خبرنامه دانشجویان یاران: محمدرضا باقری //  " دلمان برای احمدی‌نژاد تنگ می‌شود" این اولین واکنش احمدی نژادی ها بعد از پایان 8 سال کار و تلاش محمود احمدی نژاد در منصب ریاست جمهوری است. اولین باری که این را شنیدم با خودم فکر کردم چه چیزی عوض شده که باید دلمان برای احمدی نژاد تنگ شود؟ راستش را بخواهید من و خیلی های دیگر مثل من، نزدیک چهار سال است دیگر یک مرد شبیه به او در ظاهر، و متفاوت در باطن را در مقام ریاست جمهوری  به رسمیت می شناسیم.

 
احمدی نژادی که اگر کسی از وی تعریف می کرد، چاپلوسان را از خود دور می کرد، امروز حلقه یک خود را از همین آدمهایی تشکیل داده که تا حدودی باعث و بانی افتادنش در این چاه ویل هستند.از مشایی و رحیمی تا بقایی والهام.
 
من سوم تیری نیستم، 27 خردادی ام. و با تمام توان چهار سال از دولت حمایت کردم و نوشتم. اما بعد از ماجرای مشایی، علقه محبتی ما با رییس جمهور پاره شد. او 4 سال برای ما رییس جمهور قانونی کشور بود به موجب قانون اساسی. نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم. و حالا جایش را به رییس جمهور قانونی بعدی می دهد.

دیروز وقتی اخبار همایش تجلیل از خادم بی‌ادعای ملت را می خواندم و عکسهایش را می دیدم، تأسف خوردم که احمدی نژاد و آن ظرفیت بی مثالش خرج کارها و رفتارهای مشایی شد و متأسفانه دولتی که انتظار می رفت کار را یکبار برای همیشه در تاریخ جمهوری اسلامی تمام کند کارش به جایی رسید که مردم از بغض آن به نقطه مقابل آن رای دادند.
 
شاید آن روزی که سخنگوی وقت دولت –دکتر الهام- در توجیه کارهای اشتباه دولت هر کاری می کرد و هر چیزی می گفت، جلویش در می آمدیم و اجازه نمی دادیم که مسیر را کج کنند، امروز شاهد نبودیم همان آدم بیاید و بگوید احمدی نژاد با امام زمان رجعت می کند!
 
در عکس ها دور و بر احمدی نژاد را که نگاه می کردم یک مشت آدم دسته چندم و ورشکسته سیاسی – اعتقادی دورش را گرفته بودند. که هر کدام به تنهایی برای به زمین زدن یک لشکر کفایت می کردند چه برسد به احمدی نژاد.
 
دیروز هر چه با خود کردم نتوانستم دلم را رضا به شرکت در آن مراسم کذایی کنم، چرا که حالا دیگر "احمدی نژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد". دلیلی ندارد دلم برای احمدی نژادی که به گفته رهبرم علناً خلاف شرع می کند و تذکرات پی در پی ایشان را ندیده می گیرد، غنج برود.
 
ما مراسم تقدیر از احمدی نژاد را همان چهار سال پیش برگزار کرده بودیم. حالا دیگر نه چشم امید مستضعفان به آقای احمدی نژاد است نه دلهای کوخ نشینان با او همراه. احمدی نژاد هر چه کاشته بود، در این چهار سال به آتش کشید. کارهای خوبی کرد که خب هر رییس جمهوری حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز از این دست کارها کم ندارند. بالاخره هدف هیچ دولتی سخت کردن زندگی برای مردم نبوده است.
 
اما آنچه وجه تمایز احمدی نژاد بود که مردم او را برگزیدند، دیگر وجود ندارد. او آمده بود منطقه ممنوعه را به هم بزند، اما بعد از آن یک "منطقه ممنوعه جدید" ایجاد کرد و در جواب انتقاد دلسوزان، آنها را حذف کرد و عده ای بادنجان دورقاب چین را گرد خود آورد و دیگر حتی نگذاشت صدای انتقادی به گوشش برسد.
 
حالا کار محمود احمدی نژاد به پایان رسیده و شاید از حالا به بعد دل عده ای که در این چهار سال از رانت ها و بهره ها و خدمات ویژه و محافل خصوصی با احمدی نژاد و مشایی بهره برده اند، برای او تنگ شود، اما ما چهار سال است دلمان برای احمدی نژاد انقلابی تنگ شده است.